dependent prepositions
preposition یا حرف اضافه شامل for, with ,about, on و… میباشند.در ادامه با تعدادی فعل و اسم و حرف اضافه پس از آن ها آشنا میشویم.
Verb+ preposition
apologize to/for
عذرخواهی کردن
نکته: apologize to به معنای معذرت خواهی از کسی و apologize for به معنی معذرت خواهی برای یک موضوع میباشد
I apologize for being late to the meeting.
بابت تاخیر در جلسه عذرخواهی می کنم.
I need to apologize to my boss for missing the deadline.
من باید از رئیسم برای از دست دادن مهلت مقرر عذرخواهی کنم.
argue with
بحث کردن
I always argue with my siblings over who gets to use the computer first.
من همیشه با خواهر و برادرم بحث می کنم که چه کسی باید اول از کامپیوتر استفاده کند.
arrive in/at
رسیدن به جایی
نکته: arrive in برای رسیدن به یک مکان جغرافیایی مثل شهر یا کشور استفاده میشود در صورتی که arrive at برای رسیدن به یک مکان خاص مثل ساختمان یا رستوران مورد استفاده قرار میگیرد .
The taxi will arrive at our hotel in 20 minutes.
تاکسی 20 دقیقه دیگر به هتل ما می رسد.
The team will arrive in the stadium an hour before the game starts.
این تیم یک ساعت قبل از شروع بازی وارد ورزشگاه می شود.
ask for
درخواست کردن
He asked for directions to the nearest gas station from the police officer.
او از افسر پلیس آدرس نزدیکترین پمپ بنزین را خواست.
believe in
باور داشتن
They believe in the importance of education.
آنها به اهمیت آموزش اعتقاد دارند.
belong to/with
تعلق داشتن به belong to / خوب ست شدن belong with
The book belongs to me
کتاب متعلق به من است
The red shoes belong with that dress.
کفش قرمز به آن پیرهن میآید.
choose between/from
انتخاب کردن
نکته : زمانی میگوییم choose between که دو گزینه برای انتخاب کرن وجود داشته باشد درصورتی که choose from انتخاب از بین چندین گزینه است.
You can choose between a salad or a sandwich for lunch.
برای ناهار می توانید بین سالاد یا ساندویچ انتخاب کنید.
You can choose from a variety of flavors of ice cream.
می توانید از بین طعم های مختلف بستنی را انتخاب کنید.
depend on
We’re not sure if we’ll have the picnic. It depends on the weather.
مطمئن نیستیم که پیک نیک داشته باشیم. بستگی به آب و هوا دارد.
dream about/of
آرزو چیزی را داشتن و خواب دیدن
I dream of becoming a successful writer someday
آرزو دارم روزی نویسنده موفقی شوم.
I dreamt about flying in the sky
من خواب دیدم که در آسمان پرواز می کنم
laugh at
خندیدن به
It’s never okay to laugh at someone’s misfortune or mistakes, as it can be hurtful and insensitive.
خندیدن به بدشانسی یا اشتباهات کسی اصلا درست نیست زیرا می تواند آسیب زا و بی احساس باشد.
look forward to
مشتاق چیزی یا کسی بودن
I look forward to meeting you in person and discussing our project further
من مشتاقانه منتظر ملاقات حضوری با شما و بحث بیشتر در مورد پروژه خود هستم
pay for
پرداخت کردن برای چیزی
I need to pay for my groceries before I leave the store.
من باید قبل از خروج از فروشگاه هزینه خواربارم را بپردازم.
remind of
یادآوری
The smell of freshly baked bread always reminds me of my grandmother’s kitchen.
بوی نان تازه پخته همیشه منو یاد آشپزخونه مادربزرگم میندازه.
spend on
هزینه کردن برای
I love spending time on my hobbies, especially painting and reading.
من عاشق وقت گذاشتن برای سرگرمی هایم، به خصوص نقاشی و مطالعه هستم.
talk about
صحبت کردن در مورد
Let’s talk about our plans for the weekend over lunch.
بیایید در هنگام ناهار در مورد برنامه های خود برای آخر هفته صحبت کنیم.
angry with /at
نکته
angry with برای عصبانیت از فرد استفاده میشود در صورتی که angry at برای عصبانیت درباره یک موضوع خاص مطرح میشود.
She was angry with her friend for betraying her trust.
از دوستش به خاطر خیانت به اعتمادش عصبانی بود.
He was angry at the company for failing to deliver on their promises.
او از دست شرکت به خاطر عمل نکردن به وعده هایشان عصبانی بود.
afraid/ scared of
ترسیدن از
I am afraid of heights, but I love adventure sports.
من از ارتفاع می ترسم، اما عاشق ورزش های ماجراجویی هستم.
close to
نزدیک به
Although they are twins, their personalities are close to different from each other.
اگرچه آنها دوقلو هستند، اما شخصیت آنها بسیار متفاوت از یکدیگر است.
different from
متفاوت از
I am different from my siblings in many ways.
من از بسیاری جهات با خواهر و برادرم فرق دارم.
excited about
هیجان زده از..
She is excited about her upcoming trip to Europe
او در مورد سفر پیش رو به اروپا هیجان زده است
famous for
معروف بودن برای ..
. Kylie Jenner is famous for her cosmetics line and social media presence
. کایلی جنر به خاطر خط تولید لوازم آرایشی و حضورش در شبکه های اجتماعی مشهور است
fed up with
خسته از
I’m getting fed up with all of the inaction on this issue
من از این همه بی عملی در مورد این موضوع خسته شده ام
fond of
علاقه مند به
My grandmother was very fond of classical musical music.
مادربزرگم به موسیقی کلاسیک علاقه زیادی داشت.
good/bad at
I’m not good at playing basketball, because I’m not tall enough .
من در بازی بسکتبال خوب نیستم، زیرا به اندازه کافی بلند قد نیستم.
passionate about
پرشور و مشتاق بودن در موردپ
He is passionate about music. He has been playing the guitar since he was a teenager
او عاشق موسیقی است. او از نوجوانی گیتار می نواخت
kind to
مهربان بودن با کسی
She is always kind to her neighbors.
او همیشه با همسایگان خود مهربان است.
married to
ازدواج کرده با
David is married to his new girlfriend.
دیوید با دوست دختر جدیدش ازدواج کرده است.
happy with/about
خوشحال بودن از
Sarah is happy with her new job.
proud of
افتخار کردن به
I am proud of my sister for graduating in Cambridge university .
من به خواهرم به خاطر فارغ التحصیلی از دانشگاه کمبریج افتخار می کنم.
rude to
پرویی کردن به
The customer was rude to the waiter.
مشتری با پیشخدمت بی ادبی کرد.
worried about
نگران بودن درباره
She is worried about her upcoming exams.
او نگران امتحانات آتی خود است.
tired of
خسته بودن از
I am tired of eating the same food every day.
من از خوردن یک غذای مشابه هر روز خسته شده ام.