taking the law into their own hands

 شخصا کسی را مجازات کردن یا شخصا به حساب کسی رسیدن 

One day, after years of violence from her husband, she took the law into her own hands.
یک روز پس از سالها خشونت شوهرش، او را نیز به حسابش رسید.

become a law unto yourself

خود مختار بودن و آتش به اختار بودن

 She was a law unto herself and did what she wanted to do.

او برای خودش یک پا قانون بود و کاری را که می خواست انجام می داد.

 

 


lay down the law

تعیین تکلیف کردن

You can’t just come into this office and start laying down the law.
شما نمی توانید وارد این دفتر شوید و شروع به تعیین تکلیف کنید.

bend the rule

قانون یا مقررات را به نفع خود تفسیر کردن یا تغییر دادن
You’ve got to know when to bend the rules in your life. .
شما باید بدانید چه زمانی قوانین را در زندگی به نفع خود تغییر دهید

carry the can

تقصیر را به عهده گرفتن

3 As usual, I was left to carry the can.
من مثل همیشه تنهایی تقیر را به عهده گرفتم

let someone off the hook

کسی را از مخمصه خلاص کردن

 

 I wasn’t prepared to let him off the hook that easily.

من اصلا آماده کمک به او برای خلاص شدن از مخمصه نبودم


leave someone to their own devices

کسی را به حال خود گزاشتن

He seemed to be a responsible person, so I left him to his own devices.

او فردی مسئولیت پذیر به نظر می رسید، بنابراین او را به حال خودش رها کردم.


to be on receiving end

تحت تاثیر کارهای منفی کسی بودن یا مورد آزار و اذیت کسی قرار گرفتن

 She found herself on the receiving end of racist abuse.

او متوجه شد که مورد آزار و سواستفاده قرار گرفته


to be at someone’s beck and call

غلام حلقه به گوش کسی بودن

Go and get it yourself! I’m not at your beck and call, you know.
خودت برو بگیرش من غلام حلقه به گوش تو نیستم

get your own way

حرف خود را به کرسی نشاندن

My little sister always gets his own way.
خواهر کوچک من همیشه حرف خود را به کرسی مینشاند

کاری از: پریان علی عسگری

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی