1. fully-booked
فارسی: رزرو شده به طور کامل
Sentence: The hotel was fully-booked during the holiday weekend.
ترجمه: هتل در آخر هفته تعطیلات به طور کامل رزرو شده بود.
2. vacancy
فارسی: جای خالی / اتاق خالی
Sentence: Do you have any vacancies for tonight?
ترجمه: آیا برای امشب اتاق خالی دارید؟
3. miserable
فارسی: بدبخت / ناراحت
Sentence: She felt miserable after failing the exam.
ترجمه: او بعد از رد شدن در امتحان احساس بدبختی کرد.
4. in the middle of nowhere
فارسی: در نقطهای دورافتاده / در ناکجاآباد
Sentence: Their car broke down in the middle of nowhere.
ترجمه: ماشینشان در ناکجاآباد خراب شد.
5. in advance
فارسی: از قبل
Sentence: You need to book your tickets in advance.
ترجمه: باید بلیتهای خود را از قبل رزرو کنید.
6. exclusive
فارسی: انحصاری / مخصوص
Sentence: This is an exclusive offer for our loyal customers.
ترجمه: این یک پیشنهاد انحصاری برای مشتریان وفادار ما است.
7. preferably
فارسی: ترجیحاً
Sentence: Call me tomorrow, preferably in the morning.
ترجمه: فردا با من تماس بگیر، ترجیحاً صبح.
8. luxury
فارسی: لوکس / تجمل
Sentence: They stayed at a luxury resort by the beach.
ترجمه: آنها در یک اقامتگاه لوکس کنار ساحل اقامت داشتند.
9. impressive
فارسی: چشمگیر / تاثیرگذار
Sentence: Her performance in the play was very impressive.
ترجمه: اجرای او در نمایش بسیار چشمگیر بود.
10. justify
فارسی: توجیه کردن
Sentence: He tried to justify his actions with a weak excuse.
ترجمه: او سعی کرد اعمالش را با یک بهانه ضعیف توجیه کند.
11. having said that
فارسی: با این حال / البته
Sentence: I usually don’t like horror movies. Having said that, I enjoyed this one.
ترجمه: من معمولاً از فیلمهای ترسناک خوشم نمیآید. با این حال، از این یکی لذت بردم.
12. guarantee
فارسی: ضمانت / تضمین
Sentence: This phone comes with a one-year guarantee.
ترجمه: این گوشی یک سال ضمانت دارد.
13. mean
فارسی: معنی دادن
Sentence: What does this word mean?
ترجمه: این کلمه چه معنیای میدهد؟
14. opt for sth
فارسی: انتخاب کردن چیزی
Sentence: I opted for the vegetarian dish.
ترجمه: من غذای گیاهی را انتخاب کردم.
15. budget
فارسی: بودجه
Sentence: We have to stick to our travel budget.
ترجمه: باید به بودجه سفر خود پایبند باشیم.
16. youth hostel
فارسی: مهمانسرای جوانان
Sentence: They stayed in a youth hostel to save money.
ترجمه: برای صرفهجویی در هزینه، در مهمانسرای جوانان اقامت کردند.
17. appeal to sb
فارسی: مورد علاقه کسی بودن / جذب کسی کردن
Sentence: This type of music doesn’t appeal to me.
ترجمه: این نوع موسیقی برای من جذاب نیست.
18. expense
فارسی: هزینه
Sentence: Travel expenses can add up quickly.
ترجمه: هزینههای سفر میتوانند به سرعت زیاد شوند.
19. enable sb/sth to do sth
فارسی: امکان انجام کاری را برای کسی/چیزی فراهم کردن
Sentence: The new software enables users to edit videos easily.
ترجمه: نرمافزار جدید به کاربران امکان میدهد ویدیوها را بهراحتی ویرایش کنند.
20. flexibility
فارسی: انعطافپذیری
Sentence: Working from home gives me more flexibility.
ترجمه: کار از خانه به من انعطافپذیری بیشتری میدهد.
21. given that
فارسی: با توجه به اینکه
Sentence: Given that it’s raining, we should cancel the picnic.
ترجمه: با توجه به اینکه باران میبارد، باید پیکنیک را لغو کنیم.
22. comfort
فارسی: راحتی
Sentence: This sofa offers great comfort and support.
ترجمه: این مبل راحتی و پشتیبانی فوقالعادهای ارائه میدهد.
23. go away
فارسی: به سفر رفتن / دور شدن
Sentence: We plan to go away for the weekend.
ترجمه: قصد داریم آخر هفته به سفر برویم.
24. strict
فارسی: سختگیر
Sentence: My parents are very strict about school.
ترجمه: والدینم درباره مدرسه بسیار سختگیر هستند.