🔬 علم، تحقیق و پژوهش

Hypothesis
👉 The experiment was designed to test the hypothesis.
⏳ «آزمایش برای آزمودن فرضیه طراحی شد.»
➤ یعنی «فرضیه»، حدسی علمی که باید با تحقیق بررسی شود.

Phenomenon
👉 The northern lights are a natural phenomenon.
⏳ «شفق قطبی یک پدیده‌ی طبیعی است.»
➤ یعنی «پدیده»، چیزی که در جهان رخ می‌دهد و قابل مشاهده است.

Experimental
👉 The drug is still in the experimental stage.
⏳ «این دارو هنوز در مرحله‌ی آزمایشی است.»
➤ یعنی «آزمایشی»، مربوط به تجربه یا تحقیق علمی.

Empirical
👉 The theory is based on empirical evidence.
⏳ «این نظریه بر شواهد تجربی استوار است.»
➤ یعنی «تجربی»، حاصل مشاهده و تجربه نه فقط منطق یا تئوری.

Conviction
👉 He spoke with great conviction about the need for change.
⏳ «او با ایمان و باور قوی درباره‌ی نیاز به تغییر صحبت کرد.»
➤ یعنی «باور راسخ»، «ایمان قلبی».

Objective
👉 We must remain objective and not let emotions affect us.
⏳ «باید بی‌طرف بمانیم و اجازه ندهیم احساسات بر ما تأثیر بگذارد.»
➤ یعنی «بی‌طرف»، «واقع‌گرایانه»؛ همچنین به معنی «هدف» هم می‌آید.

Biased
👉 The article was biased against women.
⏳ «مقاله نسبت به زنان جانب‌دارانه بود.»
➤ یعنی «جانبدارانه»، «غیرمنصفانه».

Scrutiny
👉 The report is under careful scrutiny by experts.
⏳ «گزارش توسط کارشناسان با دقت بررسی می‌شود.»
➤ یعنی «بررسی دقیق»، «موشکافی».

Conduct
👉 They conducted a survey on public opinion.
⏳ «آن‌ها یک نظرسنجی درباره‌ی نظر عمومی انجام دادند.»
➤ یعنی «انجام دادن» (تحقیق، آزمایش، رفتار و …).

Verify
👉 Please verify your email address.
⏳ «لطفاً آدرس ایمیل خود را تأیید کنید.»
➤ یعنی «تأیید کردن»، «اطمینان یافتن از درستی».

 


🧬 ژنتیک، بدن و زیست‌شناسی

Therapy
👉 She is receiving therapy for depression.
⏳ «او برای افسردگی تحت درمان است.»
یعنی «درمان»، معمولاً غیر دارویی (مثل روان‌درمانی).

 

Heredity
👉 Eye color is determined by heredity.
⏳ «رنگ چشم توسط وراثت تعیین می‌شود.»
➤ یعنی «وراثت»، انتقال ویژگی‌ها از والدین به فرزندان.

Defective
👉 The product was returned because it was defective.
⏳ «کالا به‌دلیل معیوب بودن بازگردانده شد.»
➤ یعنی «معیوب»، «دارای نقص».

Insert
👉 Insert the key into the lock.
⏳ «کلید را در قفل وارد کن.»
➤ یعنی «وارد کردن»، «قرار دادن درون چیزی».

Cell
👉 The human body is made up of billions of cells.
⏳ «بدن انسان از میلیاردها سلول ساخته شده است.»
➤ یعنی «سلول»، واحد پایه‌ای موجودات زنده.

Abnormal
👉 Doctors found an abnormal growth in his lungs.
⏳ «پزشکان رشد غیرعادی در ریه‌هایش پیدا کردند.»
➤ یعنی «غیرعادی»، «غیرطبیعی».

Molecule (تلفظ درست: /ˈmɒlɪkjuːl/)
👉 A water molecule consists of two hydrogen atoms and one oxygen atom.
⏳ «یک مولکول آب از دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن تشکیل شده است.»
➤ یعنی «مولکول»، کوچک‌ترین واحد ترکیب شیمیایی.

Limitation
👉 Every experiment has its limitations.
⏳ «هر آزمایشی محدودیت‌های خودش را دارد.»
➤ یعنی «محدودیت»، «نقص در دامنه یا توان».

Rapidly
👉 Technology is advancing rapidly.
⏳ «فناوری به‌سرعت در حال پیشرفت است.»
➤ یعنی «به‌سرعت»، «خیلی زود».

Short-lived
👉 The success was short-lived.
⏳ «آن موفقیت کوتاه‌مدت بود.»
➤ یعنی «زودگذر»، «پایدار نمانده».

Immune system
👉 A healthy diet strengthens the immune system.
⏳ «رژیم غذایی سالم سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند.»
➤ یعنی «دستگاه ایمنی بدن».

 

Arise
👉 New problems may arise during the process.
⏳ «ممکن است در طول فرایند مشکلات جدیدی پیش بیاید.»
➤ یعنی «پدید آمدن»، «رخ دادن».

Mutation
👉 Genetic mutations can lead to new traits or diseases.
⏳ «جهش‌های ژنتیکی می‌توانند باعث ویژگی‌های جدید یا بیماری شوند.»
➤ یعنی «جهش ژنی»، تغییر در ساختار DNA.

 

کاری از: پریان علی عسگری

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی