arms deal probeتحقیق درباره معامله اسلحه
کلمات:
arms = سلاح
deal = معامله
probe = تحقیق / بررسی
جملات کلمات کلیدی:
The police found illegal arms in the warehouse.
پلیس سلاح غیرقانونی را در انبار پیدا کرد.
They signed a business deal yesterday.
آنها دیروز یک معامله تجاری امضا کردند.
The journalist started a probe into corruption.
خبرنگار تحقیقی درباره فساد آغاز کرد.
mother’s plea to kidnappers التماس مادر به آدمرباها
کلمات:
plea = التماس
kidnappers = آدمرباها
جملات کلمات کلیدی:
She made a plea for peace.
او برای صلح التماس کرد.
The kidnappers demanded money.
آدمرباها پول طلب کردند.
government pledges more aidدولت قول کمک بیشتری میدهد
کلمات:
government = دولت
pledges = قول میدهد
aid = کمک
جملات کلمات کلیدی:
The government changed the law.
دولت قانون را تغییر داد.
He pledges to work harder.
او قول میدهد سختتر کار کند.
They sent medical aid to the victims.
آنها کمک پزشکی به قربانیان فرستادند.
Senate argue cautionسنا درباره احتیاط بحث میکند
کلمات:
Senate = مجلس سنا
argue = بحث کردن
caution = احتیاط
معنی جمله اصلی:
The Senate voted on the law.
مجلس سنا درباره قانون رأی داد.
They argue about politics.
آنها درباره سیاست بحث میکنند.
Always drive with caution.
همیشه با احتیاط رانندگی کن.
bid to axe rail chiefتلاشی برای برکنار کردن رئیس راهآهن
کلمات:
bid = تلاش
axe = برکنار کردن
rail chief = رئیس راهآهن
جملات کلمات کلیدی:
He made a bid to win the contract.
او تلاشی برای برنده شدن قرارداد کرد.
The company will axe 200 jobs.
شرکت ۲۰۰ شغل را برکنار خواهد کرد.
The rail chief visited the station.
رئیس راهآهن از ایستگاه بازدید کرد.
Minister vows to quit وزیر قول استعفا میدهد
کلمات:
Minister = وزیر
vows = قول میدهد / سوگند میخورد
quit = استعفا دادن
جملات کلمات کلیدی:
The Minister gave a speech.
وزیر یک سخنرانی کرد.
She vows to help the poor.
او قول میدهد به فقرا کمک کند.
He will quit smoking.
او سیگار کشیدن را ترک خواهد کرد.
Bomb blast wrecks factory انفجار بمب کارخانه را نابود کرد
کلمات:
bomb = بمب
blast = انفجار
wrecks = نابود میکند
factory = کارخانه
جملات کلمات کلیدی:
A bomb was found in the car.
یک بمب در ماشین پیدا شد.
The blast shook the city.
انفجار شهر را لرزاند.
The fire wrecks the building.
آتش ساختمان را نابود میکند.
My uncle works in a factory.
عمویم در یک کارخانه کار میکند.
boost for voters حمایتی برای رأیدهندگان
کلمات:
boost = تقویت / حمایت
voters = رأیدهندگان
جملات کلمات کلیدی:
Exercise gives a boost of energy.
ورزش انرژی را تقویت میکند.
The voters chose a new leader.
رأیدهندگان یک رهبر جدید انتخاب کردند.
go-ahead for road schemeمجوز برای طرح جادهای
کلمات:
go-ahead = مجوز / اجازه شروع
scheme = طرح
جملات کلمات کلیدی:
They gave the project the go-ahead.
آنها مجوز اجرای پروژه را دادند.
The new scheme will help students.
طرح جدید به دانشآموزان کمک خواهد کرد.
IMG cease trading کلمات:شرکت IMG تجارت خود را متوقف کرد
cease = متوقف کردن
trading = تجارت / داد و ستد
جملات کلمات کلیدی:
The soldiers must cease fire.
سربازان باید آتش بس کنند.
Online trading is popular now.
تجارت آنلاین اکنون محبوب است.
doctor cleared of negligence کلمات:
cleared = تبرئه شد
negligence = سهلانگاری
معنی جمله اصلی: پزشک از اتهام سهلانگاری تبرئه شد
جملات کلمات کلیدی:
He was cleared of all charges.
او از همه اتهامات تبرئه شد.
The accident happened due to negligence.
این حادثه به دلیل سهلانگاری رخ داد.
injury blow alert کلمات:
injury = جراحت
blow = ضربه / شوک
alert = هشدار
معنی جمله اصلی: هشدار درباره شوک ناشی از جراحت
جملات کلمات کلیدی:
He suffered a leg injury.
او دچار جراحت در پا شد.
Losing the match was a big blow.
باخت در مسابقه یک ضربه بزرگ بود.
The police issued an alert.
پلیس هشدار صادر کرد.
police foil bomb plotپلیس نقشه بمبگذاری را خنثی کرد
کلمات:
foil = خنثی کردن
plot = نقشه / توطئه
جملات کلمات کلیدی:
The guards foil the robbery.
نگهبانان سرقت را خنثی کردند.
The movie has a complex plot.
فیلم دارای یک داستان پیچیده است.
PM rules out referendum کلمات: نخستوزیر برگزاری همهپرسی را منتفی دانست
PM = نخستوزیر
rules out = منتفی دانستن
referendum = همهپرسی
جملات کلمات کلیدی:
The PM visited the city.
نخستوزیر از شهر بازدید کرد.
He rules out any chance of change.
او هر گونه احتمال تغییر را منتفی دانست.
The country held a referendum.
کشور یک همهپرسی برگزار کرد.
Lords back hunting banمجلس اعیان از ممنوعیت شکار حمایت میکند
کلمات:
Lords = مجلس اعیان
back = حمایت میکند
ban = ممنوعیت
جملات کلمات کلیدی:
The Lords discussed the law.
مجلس اعیان درباره قانون بحث کرد.
I back your decision.
من از تصمیم تو حمایت میکنم.
Smoking ban is strict here.
ممنوعیت سیگار کشیدن در اینجا سختگیرانه است.




