Higher education
تحصیلات عالیه
Higher education is essential for personal growth.
تحصیلات عالی برای رشد شخصی ضروری است.
Educated
تحصیل کرده
: He is very educated in various subjects.
او در موضوعات مختلف بسیار تحصیلکرده است.
Academic
اکادمیک / وابسته به تحصیل
: She received several academic awards for her work.
او جوایز تحصیلی زیادی برای کارهایش دریافت کرد.
Undergraduate
فارق التحصیل نشده / داشجو
: She is an undergraduate student at the university.
او یک دانشجو در دانشگاه است.
Graduate
فارق التحصیل شدن
He plans to become a graduate student next year.
او برنامه دارد که سال آینده دانشجوی تحصیلات تکمیلی شود.
Tutor
مدرس
: I hired a tutor to help me with math.
من یک معلم خصوصی استخدام کردم تا در ریاضیات به من کمک کند.
Professor
مدرس/ مدرس دانشگاه
: The professor gave an engaging lecture.
استاد یک سخنرانی جذاب ارائه داد.
Lecture
سخنرانی
I attended a lecture on climate change.
من در یک سخنرانی درباره تغییرات آب و هوایی شرکت کردم.
Take note
نت برداشتن
Please take note of the important dates.
لطفاً به تاریخهای مهم توجه کنید.
Seminar
سمینار
The seminar focused on new teaching methods.
سمینار بر روی روشهای جدید تدریس تمرکز داشت.
Laboratory
آزمایشگاه
The students conducted experiments in the laboratory.
دانش آموزان آزمایشهایی در آزمایشگاه انجام دادند.
Campus
محوطه ( دانشگاه)
The campus is beautiful in the spring.
محوطه دانشگاه در بهار زیبا است.
Write a thesis
نوشتن پایان نامه
She needs to write a thesis for her master’s degree
او باید برای مدرک کارشناسی ارشد خود یک پایاننامه بنویسد.
Do research
تحقیق کردن
They will do research on renewable energy.
آنها تحقیقاتی درباره انرژیهای تجدیدپذیر انجام خواهند داد.
Conference
کنفرانس
He presented his findings at an international conference
او یافتههایش را در یک کنفرانس بینالمللی ارائه داد.
کاری از پریان علی عسگری
آکادمی زبان انکلیسی محمدرضا توسلی