push the boat out

پول زیادی خرج کردن

We’re going to push the boat out and throw a big party to celebrate his recovery.

ما پول زیادی را خرج خواهیم کرد و یک جشن بزرگ برای جشن بهبودی او برگزار می کنیم.


rock the boat

دردسر ایجاد کردن

We are days before the elections; you can’t rock the boat now


miss the boat

فرصت را از دست دادن

I decided not to go to college, but watching all my friends go off made me feel like I’d missed the boat.

تصمیم گرفتم به کالج نروم، اما تماشای رفتن همه دوستانم باعث شد احساس کنم فرصت از دست داده ام


burn your boats/ bridges

پل های پشت سر را خراب کردن

I’m really tempted to take up that job offer in Washington, but I don’t want to burn my boats with this company.

من واقعاً وسوسه شده‌ام که آن پیشنهاد شغلی در واشنگتن را قبول کنم، اما نمی‌خواهم پل های پشت سر را خراب کنم


to be in the same boat

در وضعی مشابه بودن

She’s always complaining that she doesn’t have enough money, but we’re all in the same boat.

او همیشه شاکی است که پول کافی ندارد، اما همه ما در یک موقعیت مشابه هستیم


steer clear of

از (کسی یا چیزی) دوری کردن، احتراز کردن

Her speech steered clear of controversial issues.

سخنرانی او از موضوعات بحث برانگیز دور بود.


sail close to the wind

ریسک زیاد کردن

Max warned her she was sailing dangerously close to the wind and risked prosecution.

مکس به او هشدار داد که به طور خطرناکی ریسک میکند و خطر پیگرد قانونی دارد.


be plain sailing

کار ساده و بدون مشکلات.

The roads were busy as we drove out of town, but after that it was plain sailing

وقتی از شهر بیرون می‌رفتیم، جاده‌ها شلوغ بود، اما بعد از آن دریانوردی ساده بود


be in the doldrums

کم رواج، خیلی موفق نبودن

Her career was in the doldrums during those years

حرفه او در آن سال ها در رکود بود


put/stick your oar in

مشورت دادن یا نظر دادن  به کسی ( بدون درخواست دیگران ) یا

We’d just reached a decision when Jack came along and stuck his oar in.

ما تازه به تصمیمی رسیده بودیم که جک آمد و فضولی کرد


show someone the ropes

Lynn spent  an afternoon showing the new girl the ropes .


be a nervous wreck

بسیار خسته بودن

I’m a nervous wreck after a day after a day teaching to young learners

من بعد از یک روز پس از یک روز تدریس به یادگیرندگان جوان بسیار خسته هستم


clear the decks

شرایط را مهیا کردن

 

I wish I could go to the beach with you but I’ve got to clear the decks before I start school next week.

ای کاش می توانستم با تو به ساحل بروم، اما باید شرایط را برای شروع مدرسه مهیا کنم


 

be all at sea

خیلی گیج شدن

I’m all/completely at sea with the new computer system.

من با سیستم کامپیوتری جدید تمام/کاملاً  نا آشنا هستم

 

 

کاری از: پریان علی عسگری

آکادمی زبان انکلیسی محمدرضا توسلی