to have a bone to pick with you

ازکسی دلخوری داشتن
ازکسی گله داشتن

 

I have a bone to pick with you, Wallace; I heard how you criticized me at the meeting last night.”

من از تو دلخوری دارم، والاس. شنیدم که در جلسه دیشب چگونه از من انتقاد کردی.»


can feel it in your bones

عمیقا باور داشتن

 

I just know you’ll do well in college, I can feel it in my bones.

فقط می‌دانم که در دانشگاه خوب می‌شوی،من عمیقا به آن باور دارم


a bone of contention

مایه اصلی اختلافات

In this wicked world, money is always a bone of contention.

در این دنیای شیطانی، پول همیشه محل اختلاف است.


the bare of bones

بخش های مهم و اساسی

 

I don’t need the details. Just give me the bare bones

من نیازی به جزئیات ندارم فقط بخش های اساسی رابه من بده


to have a chip on your shoulder

عقده داشتن ، آماده ی دعوا بودن

 

He has had a chip on his shoulder ever since he didn’t get the promotion he was expecting

او از زمانی که ترفیعی را که انتظارش را داشت بدست نیاورد، آماده دعواست


a shoulder to cry

سنگ صبور ، همدرد

 

She’s always been a sympathetic shoulder to cry on.

او همیشه همدردی برای گریستن بوده است.


to give sb a cold shoulder

بی محلی کردن

 

I thought she really liked me, but the next day she gave me the cold shoulder.

فکر می‌کردم او واقعاً از من خوشش می‌آید، اما روز بعد به او بی محلی کرد


twist your arm

تحت فشار قرار دادن

 

At first he refused, but after I twisted his arm a little, he agreed to help

اول قبول نکرد اما بعد از اینکه کمی تحت فشار قرارش داد و مجبور شد کمک کند


keep/hold her at arms length

دوری کردن از دوستی کردن با کسی

 

Since going to college, he has kept his old friends at arm’s length

از زمان ورود به دانشگاه، او دوستی خود را کم و بیش نگه داشته

 


pull your leg

شوخی کردن

 

I panicked when he said the test was tomorrow, but then I realized he was just pulling my leg.

وقتی گفت فردا آزمایش است، وحشت کردم، اما بعد متوجه شدم که او فقط شوخی میکند

 


don’t have a leg to stand on

دلیل محکمه پسند نداشتن

 

He claims that the company cheated him, but without evidence of a written agreement, he doesn’t have a leg to stand on.

او ادعا می کند که شرکت او را فریب داده است، اما بدون مدرکی مبنی بر توافق نامه کتبی، او دلیل محکمه پسند نداشت

 

 

 

کاری از: پریان علی عسگری 

آکاادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی