Character and Behavior 

 

Play a joke

شوخی کردن

Do not play joke with elders

با بزرگترها شوخی نکنید


Swallow your pride

غرورت را بشکن

He swallowed his pride and finally proposed to her

غرورش را قورت داد و سرانجام از او خواستگاری کرد


Lose your your patience

صبر و تحمل از دست دادن

Teachers sometimes lose their patience and shout at students

معلمان گاهی صبر خود را از دست می دهند و بر سر دانش آموزان فریاد می زنند


Come to terms with

کنار آمدن با کسی

 

I never come to terms with my brother. he is so rebel

من هیچوقت با برادرم کنار نمیام. او خیلی شورشی است


Take a joke

جنبه شوخی داشتن

My grandma can take the joke .she is so funny.

مادربزرگ من می تواند این شوخی را تحمل کند. او خیلی بامزه است.


Reveal your true character

خود واقعی ت را نشان بده / شخصیت اصلیت را رو کن

.When I am with my friends, I can reveal my true character without playing role

.وقتی با دوستانم هستم بدون ایفای نقش می توانم شخصیت واقعی خودم را فاش کنم


Good company

همنشین خوب

I choose some friends that they are good companies

دوستانی را انتخاب می کنم که شرکت های خوبی هستند


selfish streak

رگ خودخواهی

You have selfish streak, you only think about yourself.

شما رگه های خودخواهانه دارید، فقط به فکر خودتان هستید.


an outgoing personality

شخصیت اجتماعی یا خوش مشرب

 We’re looking for someone with an outgoing personality

ما به دنبال شخصی با شخصیت برونگرا هستیم


sense of humor

حس شوخ طبعی

He had enormous charm and a great sense of humor

او جذابیت فوق العاده و حس شوخ طبعی زیادی داشت


have a vivid imagination

تخیل قوی داشتن

Such people have vivid imaginations and often confuse fantasies with reality.

چنین افرادی تخیلات زنده دارند و اغلب خیالات را با واقعیت اشتباه می گیرند.


loose your temper

از کوره در رفتن

She always makes me loose my temper and irritates me

او همیشه باعث می شود من عصبانی شوم و من را عصبانی می کند


highly intelligent

بسیار باهوش

He is highly intelligent and quick to take advantage of any opportunities.

او بسیار باهوش است و سریع از هر فرصتی استفاده می کند.


to be painfully shy

به شدت خجالتی

My son is painfully shy he always hides when we have some guests

پسرم به طرز دردناکی خجالتی است و همیشه وقتی مهمان داریم پنهان می شود


supremely confident

فوق العاده مطمئن و با اعتماد به نفس

don’t be supremely confident you may make mistake

خیلی مطمئن نباشید ممکن است اشتباه کنید


have tendency

تمایل داشتن

American people don’t have tendency to lean foreign languages

مردم آمریکا تمایلی به زبان خارجی ندارند


sense of responsibility

احساس مسئولیت

  The first children have a sense of responsibility more than others

فرزندان اول بیش از دیگران احساس مسئولیت دارند


snap decision

تصمیم ناگهانی و سریع

Can you make snap decision when you are in dilemma

آیا می توانید زمانی که در دوراهی هستید تصمیم فوری بگیرید


keep your word

سر حرفت باش

Keep your words never eat your words this is the key of being reliable

حرف هایت را نگه دار هرگز حرف هایت را نمی خورد این کلید قابل اعتماد بودن است


make fool of some body

مورد تمسخر قرار دادن

She made a fool of me by insulting me in front of my friends.

او با توهین به من جلوی دوستانم مرا احمق کرد.


brutally honest

کاملا رک و راست

Let’s be brutally honest together.

بیایید با هم بی‌رحمانه صادق باشیم.


fiercely loyal

بسیار وفادار

When you get married you should be fiercely loyal to him or her

وقتی ازدواج می کنید باید به شدت به او وفادار باشید

 

 

 

 

کاری از: پریان علی عسگری

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی