face accusation

با اتهام مواجه شدن

 

Ministers feared that they would face accusations that they had sold the bank too cheaply

وزرا می ترسیدند که با اتهاماتی مبنی بر اینکه بانک را خیلی ارزان فروخته اند، مواجه شوند

 


heavy hints

اشاره واضح

 

He had dropped a heavy hint that they might get married.

اشاره واضح کرده بود که ممکن است با هم ازدواج کنند.


clearly imply

به وضوح نشان دادن

 

he articles clearly implied that, as always, money could buy off the government.

مقالات او به وضوح نشان می دهد که، مانند همیشه، پول می تواند دولت را بخرد.


leaked documents

اسناد لو رفته

 

They must therefore have had a leaked document before it was released under embargo.

بنابراین آنها باید قبل از اینکه تحت تحریم منتشر شود، سندی لو رفته داشته باشند.

 


drop of broad hints

اشاره گسترده

 

He dropped a broad hint last night that he may not accept the offer.

او شب گذشته اشاره گسترده ای به این موضوع کرد که ممکن است این پیشنهاد را نپذیرد.


makes a serious allegation

ادعای جدی  کردن

 

He makes the very serious allegation that there is corruption abroad and that the authorities require further powers to deal with it

او این ادعای بسیار جدی را مطرح می کند که فساد در خارج از کشور وجود دارد و مقامات برای مقابله با آن به اختیارات بیشتری نیاز دارند

 


openly accuse

آشکارا متهم کنید

 

They openly accused her of dishonesty.

آنها آشکارا او را به عدم صداقت متهم کردند.


issue a statement

بیانیه ای صادر کردن

 

The President also issued a statement expressing his regrets

رئیس جمهور نیز با صدور بیانیه ای ابراز تاسف کرد


the claims are unfounded

ادعاها بی اساس است

 

We should be wary of unfounded claims and the needless fear they can generate in vulnerable patients

ما باید مراقب ادعاهای بی اساس و ترس بی موردی که می توانند در بیماران آسیب پذیر ایجاد کنند، باشیم


wrongly accused

به اشتباه متهم شده

 

He gained valuable trial experience and secured freedom for the wrongly accused 

او تجربیات با ارزش محاکمه ای به دست آورد و آزادی متهمان را تضمین کرد


long-running battle

یک نبرد طولانی مدت

 

This could be a long-running battle but we have the public on our side

این می تواند یک نبرد طولانی مدت باشد اما ما مردم را در کنار خود داریم


put forward a theory

مطرح کردن نظریه

 

In his groundbreaking paper, the professor put forward a theory that revolutionized the way we understand the human brain.

در مقاله پیشگامانه خود، پروفسور نظریه ای را مطرح کرد که شیوه درک مغز انسان را متحول کرد.


back up argument

پشتیبانی کردن از استدلال

He needed to back up his argument with credible sources to persuade the audience.

او نیاز داشت که برای متقاعد کردن مخاطبان، استدلال خود را با منابع معتبر را پشتیبانی کند.


fully accepting

پذیرش کامل

Fully accepting the Additional Protocol would be a huge move by Iran

پذیرش کامل پروتکل الحاقی اقدام بزرگی از سوی ایران خواهد بود


makes the point

استدلالی را مطرح کردن

 

Sara makes the point that motivation is the key factor in most learners’ success
سارا به این استدلال اشاره می کند که انگیزه عامل کلیدی در موفقیت بیشتر یادگیرندگان است

widely acknowledged

کاملا شناخته شده

 

This sculpture was widely acknowledged as a masterpiece.

این مجسمه به طور گسترده ای به عنوان یک شاهکار شناخته شد.


stating clearly

به طور واضح بیان کردن

 

As you state clearly what you believe about your ministry, you will help the people involved in it.

همانطور که به طور واضح بیان می کنید که در مورد وزارت خود چه اعتقادی دارید، به افراد درگیر در آن کمک خواهید کرد.


sustaining the claim

حمایت از ادعا

 

As you state clearly what you believe about your ministry, you will help the people involved in it.

همانطور که به طور واضح بیان می کنید که در مورد وزارت خود چه اعتقادی دارید، به افراد درگیر در آن کمک خواهید کرد.


strongly deny

به شدت تکذیب می کند

 

His lawyers are strongly denying the accusations.

وکلای او به شدت این اتهامات را رد می کنند.

 


deny a rumor /an allegation

شایعه را تکذیب کنید

He doesn’t deny the accusation — and isn’t bothered anyway.

او این اتهام را رد نمی کند — و به هر حال اذیت نمی شود.


disclaim responsibility

سلب مسئولیت

 

they said that you have no responsibility for, or knowledge of, something that has happened or been done

آنها گفتند که شما هیچ مسئولیتی یا اطلاعی در مورد چیزی که اتفاق افتاده یا انجام شده ندارید


reject an idea/ a suggestion

رد یک ایده / یک پیشنهاد

 

They rejected the idea that workers must resign themselves to remaining wage earners.

آنها این ایده را رد کردند که کارگران باید خود را به دستمزدهای باقیمانده واگذار کنند.


run country

اداره یک کشور

“I’m here to run a country.

من اینجا هستم تا یک کشور را اداره کنم


contradictory evidence

شواهد متناقض

Experiments in other countries have provided contradictory evidence about the effect on road safety

آزمایش‌ها در کشورهای دیگر شواهد متناقضی در مورد تأثیر آن بر ایمنی جاده‌ها ارائه کرده‌اند

 

 

کاری از: پریان علی عسگری 

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی