Plain top بلوز ساده
📘 She wore a plain top with jeans.
📗 او یک بلوز ساده با شلوار جین پوشید.

Waistcoat جلیقه (کت بدون آستین مردانه)
📘 He wore a waistcoat over his shirt.
📗 او روی پیراهنش یک جلیقه پوشید.

 

Checked skirtدامن چهارخانه
📘 Her checked skirt looks nice.
📗 دامن چهارخانه‌اش قشنگ است.

Suede shoesکفش جیر
📘 My dad likes brown suede shoes.
📗 پدرم کفش‌های جیر قهوه‌ای دوست دارد.

 

Capکلاه نقاب‌دار
📘 He wore a cap to block the sun.
📗 او یک کلاه نقاب‌دار برای محافظت از آفتاب پوشید.

 

Strap بند
📘 The strap of her bag is broken.
📗 بند کیف او پاره شده است.

 

Short-sleeved shirtپیراهن آستین کوتاه
📘 He wore a short-sleeved shirt because it was hot.
📗 چون هوا گرم بود، او یک پیراهن آستین‌کوتاه پوشید.

 

V-necked sleeveless jumper ژاکت یقه هفت بدون آستین
📘 She wore a V-necked sleeveless jumper to school.
📗 او یک ژاکت بدون آستین یقه هفت به مدرسه پوشید.

 

Sandalsصندل
📘 I wear sandals in the summer.
📗 من تابستان‌ها صندل می‌پوشم.

 

Silk topتاپ ابریشمی
📘 She has a beautiful silk top.
📗 او یک تاپ ابریشمی زیبا دارد.

 

Tight-fitting skirtدامن تنگ
📘 She wore a tight-fitting skirt to the party.
📗 او یک دامن تنگ برای مهمانی پوشید.

 

Braceletدستبند
📘 My friend gave me a gold bracelet.
📗 دوستم یک دستبند طلایی به من داد.

High-heeled shoesکفش پاشنه بلند
📘 She can’t walk fast in high-heeled shoes.
📗 او نمی‌تواند با کفش پاشنه بلند سریع راه برود.

 

Stag partyمهمانی مجردی مردانه
📘 He went to a stag party before his wedding.
📗 او قبل از عروسی‌اش به مهمانی مجردی رفت.

 

Fancy dressلباس مبدل (تم‌دار)
📘 They wore fancy dress for the Halloween party.
📗 آنها برای مهمانی هالووین لباس مبدل پوشیدند.

 

Wigکلاه‌گیس
📘 She wore a wig to look like a movie star.
📗 او برای شبیه شدن به یک ستاره سینما، کلاه‌گیس پوشید.

Dress up لباس خاص پوشیدن (مثلاً برای جشن یا بازی)
📘 The kids love to dress up like superheroes.
📗 بچه‌ها دوست دارند لباس ابرقهرمان بپوشند.

 

Elegant شیک / برازنده
📘 She looked very elegant in that black dress.
📗 او با آن لباس مشکی خیلی شیک به نظر می‌رسید.

 

Glamorousشیک و جذاب
📘 The actress looked glamorous at the event.
📗 آن بازیگر در مراسم بسیار جذاب و شیک به نظر می‌رسید.

 

Outfitلباس کامل / ست لباس
📘 Her outfit is perfect for the party.
📗 لباس او برای مهمانی عالی است.

 

Shiverلرزیدن
📘 She started to shiver because she forgot her coat.
📗 او شروع به لرزیدن کرد چون کتش را فراموش کرده بود.

 

Barbecue کباب / مهمانی در فضای باز
📘 We had a barbecue and wore casual clothes.
📗 ما باربیکیو داشتیم و لباس راحت پوشیدیم.

 

Casualراحت / غیررسمی
📘 He likes to wear casual clothes at home.
📗 او دوست دارد در خانه لباس راحت بپوشد.

 

Affair رویداد / مراسم (رسمی یا خاص)
📘 The wedding was a big and stylish affair.
📗 عروسی یک مراسم بزرگ و شیک بود.

 

 

کاری از پریان علی عسگری 

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی