tip
انعام
He left a $10 tip
او یک انعام 10 دلاری گذاشت
be prepared for sth
آماده بودن برای چیزی
Would you be prepared to help me get things ready for the party
آیا حاضرید به من کمک کنید تا همه چیز را برای مهمانی آماده کنم؟
concentrate on sth
تمرکز کردن
I couldn’t concentrate on my work
نمی توانستم روی کارم تمرکز کنم
alcohol
الکل
effect
اثر
The new manager is bound to effect positive changes in the office.
مدیر جدید موظف است تغییرات مثبتی در دفتر ایجاد کند.
risk doing sth
خطر انجام کاری
These families risked losing everything.
این خانواده ها در خطر از دست دادن همه چیز بودند.
fall asleep
به خواب رفتن
I fell asleep as soon as my head hit the pillow.
به محض برخورد سرم به بالش خوابم برد.
ahead
در پیش
speed limit
محدودیت سرعت
He was driving over the 60 mph speed limit
او بیش از سرعت مجاز 60 مایل در ساعت رانندگی می کرد
close to sth
نزدیک بودن به اتفاقی
I was to have a hear attack when I heard the news
نزدیک بود با شنیدن این خبر سکته قلبی کنم
• Always be prepared for bad road
conditions, and concentrate 100% of
the time.
• Remember that alcohol has a serious
effect on your ability to drive safely.
Never drive when you’re very tired, or
you risk falling asleep and causing
an accident.
• Be aware of other drivers around you
as well the road ahead
keep your speed limit and don’t drive too close to the vehicle in front .
همیشه برای شرایط بد جاده آماده باشید و تمرکز صد در صد خود را روی آن بگذارید
• به یاد داشته باشید که الکل یک اثر جدی
بر توانایی شما در رانندگی ایمن شما دارد
هرگز وقتی خیلی خسته و خواب آلود هستید رانندگی نکنید که منجر به تصادف خواهد شد
• مراقب سایر رانندگان اطراف خود
و همچنین جاده پیش رو باشید
fail
شکست
After studying for weeks, John was disappointed to find out he had failed the exam
پس از هفته ها مطالعه، جان از اینکه متوجه شد در امتحان مردود شده است، ناامید شد
pass
عبور
On our own we cannot pass that exam
ما به تنهایی نمی توانیم در آن امتحان قبول شویم
signal
سیگنال
we need to send them a signal that we are serious
ما باید به آنها سیگنالی ارسال کنیم که جدی هستیم
speeding
سرعت زیاد
red light
چراغ قرمز
luckily
خوشبختانه
luckily they didn’t recognize me
خوشبختانه آنها مرا نشناختند
damage
خسارت
I was advised to take out insurance against loss of income
به من توصیه شد که بیمه بیکاری بگیرم
insurance
بیمه
when will I be able to collect the insurance
چه زمانی می توانم بیمه را دریافت کنم
fix
درست کردن
He fixed the fence last weekend.
او آخر هفته گذشته حصار را تعمیر کرد.
end up
رسیدن به
The book ended up in the trash.
کتاب به سطل زباله ختم شد.
fine
جریمه کردن
He was sentenced to two years on probation and given a $100,000 fine.
او به دو سال حبس تعلیقی و 100000 دلار جریمه محکوم شد.