In order to do sth

بدلیل اینکه

: She studied hard in order to pass the exam.

: او سخت مطالعه کرد تا امتحان را قبول شود.

 

 

Result in sth

منجر شدن به

: Poor planning can result in project delays.

: برنامه‌ریزی ضعیف می‌تواند به تأخیر پروژه منجر شود.

 

Due to do sth

قرار بر ( انجام دادن کاری )

: The project is due to be completed by next month.

: پروژه باید تا ماه آینده به پایان برسد.

 

 

In contrast to sth

در تضاد با

: In contrast to her previous work, this painting is much brighter.

: در تضاد با کار قبلی‌اش، این نقاشی بسیار روشن‌تر است.

 

 

As well as

به اندازه ی 

: He enjoys hiking as well as cycling on weekends.

: او به اندازه ی دوچرخه‌سواری، از کوهنوردی در آخر هفته‌ها لذت می‌برد.

What’s more

علاوه بر این

: The new policy is effective immediately; what’s more, it will save money.

: سیاست جدید بلافاصله تاثیر گزار میشود ؛ علاوه بر این، هزینه‌ها را صرفه‌جویی می‌کند.

 

 

Even if

حتی اگر

: I will go for a run even if it rains.

: من حتی اگر باران ببارد، به دویدن می‌روم.

 

At the same time

همزمان با 

: He was studying at the same time as working full-time.

: او  که به‌صورت همزمان هم درس میخوند هم کار تمام وقت دارد

 

Depending on sb/sth

بسته به

: Depending on the weather, we may cancel the picnic.

: بسته به وضعیت آب و هوا، ممکن است پیک‌نیک را لغو کنیم.

 

 

To put it another way:

به عبارتی  به عبارت دیگر

: The results were disappointing; to put it another way, we did not meet our goals.

: نتایج ناامیدکننده بود؛ به عبارت دیگر، ما به اهداف خود نرسیدیم.

 

 

کاری از: پریان علی عسگری 

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی