• Neutral:
  • بی طرف و خنثی
  •  The referee remained neutral throughout the entire game.
  • داور در طول بازی بی‌طرف ماند.

  • Neither… nor…:
  • نه این نه آن
  • Neither the rain nor the wind could stop us from reaching the summit.(فارسی):
  • نه باران و نه باد نتوانست ما را از رسیدن به قله باز دارد.

 

  • Commence:
  • شروع شدن
  • The ceremony will commence at exactly 9:00 AM.
  • مراسم دقیقاً ساعت 9:00 صبح آغاز خواهد شد.

  • Occur:
  • اتفاق افتادن / رخ دادن
  •  These types of errors occur frequently in the software.
  • این نوع خطاها اغلب در نرم‌افزار رخ می‌دهند.

  • Purchase
  • خریدن
  • : I would like to purchase a new laptop today.
  • من امروز می‌خواهم یک لپ‌تاپ جدید بخرم.

  • Premises:
  • ملک
  • Smoking is not allowed anywhere on the premises.
  • استعمال دخانیات در هیچ کجای این ملک مجاز نیست.

 

  • Require:
  • نیاز داشتن / ملزم دانستن
  • This task will require a great deal of patience.
  • این کار نیاز به صبر زیادی دارد.

 

  • Assistance:
  • کمک
  • Can I offer you some assistance with your luggage?
  • آیا می توانم در مورد چمدان هایتان به شما کمک کنم؟

  • Obtain:
  • گرفتن / بدست آوردن
  • You must obtain permission before entering the restricted area.
  • قبل از ورود به منطقه ممنوعه باید اجازه بگیرید.

 

  • Upon:
  • رو / بر اساس
  • Upon closer inspection, we noticed a small crack.
  • پس از بررسی دقیق تر، متوجه یک ترک کوچک شدیم.

کاری از پریان علی عسگری 

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی