Long time no see

پارسال دوست امسال آشنا

I hadn’t seen Pedro for years, so I said, “Pedro! How are things? Long time no see.

من سال ها پدرو را ندیده بودم، بنابراین گفتم: “پدرو! اوضاع چطور است؟ خیلی وقت بود که ندیده بودمت.


it’s a long story

دستانش درازه

So why was Carlo knocking on your door at midnight?” “It’s a long story.

پس چرا کارلو نیمه شب در خانه شما را می زد؟» «داستان طولانی است.


how long is a piece of string

غیر ممکن بودن تخمین اندازه یا مقدار چیزی/ خدا میدونه تا کی

How long is a piece of string ? it can take you from three days to three month

خدا میدونه تا کی طول میکشه ممکنه از سه روز تا سه ماه زمان ببرد

 


a list as long a your arm

لیست بلند بالا

 

I had a list of things to do that was as long as your arm.

من لیست بلند بالایی از کار هایی که باید انجام بدهم دارم


to cut a long story short

خلاصه کردن

To cut a long story short, I ended up as managing director.

خلاصه داستان، من در نهایت به عنوان مدیر عامل رسیدم.


long-winded

طولانی و کسل کننده

 

He was thrown back on a long-winded explanation of the Italian saga.

او در توضیح طولانی حماسه ایتالیایی به عقب پرتاب شد.


a long haul

زمان و انرژی بر

Rebuilding trust will be a long haul

بازسازی اعتماد  طولانی مدت خواهد بود

 


to have a long face

ناراحت بودن

He’s had a long face ever since.

او از آن زمان چهره ناراحتی  داشته است.


go to great lengths/goes to any lengths

سنگ تموم گذاشتن

He went to great lengths to arrange and carry out the interviews in as sympathetic a way as possible

او تمام تلاش خود را کرد تا مصاحبه‌ها را با دلسوزانه‌ترین شکل ممکن ترتیب دهد و انجام دهد

 

Her new father-in-law, she suspected, would go to any length to destroy her marriage

او مشکوک بود که پدرشوهرش برای از بین بردن ازدواج او دست به هر کاری می زد

 

 


come a long way

بسیار موفق بودن

 

He’s come a long way from his days as a young reporter.

او به عنوان خبرنگار بسیار موفق بود

کاری از : پریان علی عسگری

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی