Gorge was a newspaper reporter who worked for a small local newspaper in a small town. Nothing much ever happened there.
جرج یک خبرنگار روزنامه بود که برای یک روزنامه محلی در یک شهرستان کوچک کار میکرد.
One day Gorge’s boss sent for him.
یک روز مدیر او برایشض فرستاد
‘Gorge, James Bright is making a speech at the Town Hall tonight. I want you to go and report on it for us.’
جرج آقای برایت قرار است در شهرداری سخنرانی کند. از تو میخواهم که بری و برای ما گزارشی تهیه کنی.
‘James Bright?’ said George. He is a terrible old fool. He never says anything worth reporting.’
جیمز برایت؟ او بسیار احمق است. او هیچ وقت جیزی که ارزش تهیه گزارش باشد را نمیگوید.
‘Bright is our best-known local politician, we’ll have to print a report on that speech.’ Said the boss.
برایت شناخته شده ترین سیاست مدار ماست. ما باید راجع به سخنرانی اش گزارشی را چاپ کنیم.
So, George went to the meeting and Bright spoke for two hours without stopping. When George got back to the officer at last, the boss was waiting for him.
پس جرج به جلسه رفت و برایت برای دو ساعت بدون توقف سخن رانی کرد. وقتی جرج در آخر به دفتر برگشت مدیر منتظر او بود.
‘Well, George, what did the old man say?’
بسیار خب جرج پیر مرد چه گفت؟
‘Absolutely nothing’. Said George.
جرج گفت: واقعا هیچ چیز.
The boss wasn’t surprised and said, ‘All right, you’d better not to write more than two columns.
مدیر تعجب نکرد و گفت: بسیار خب بهتر است بیش ار 2 ستون ننویسی.
reporter
/rəˈpɔːrtər/
گزارشگر
here is the latest news filed by our reporter in New York.
این آخرین خبری است که توسط گزارشگر ما در نیوورک گزارش شده است.
Town Hall
/ˈtaʊnˈhɒl/
ساختمان شهرداری
.The old town hall was burnt down in the 1980s
تالار قدیمی شهر در دهه 1980سوزانده شد
Local
/ˈloʊkl̩/
محلی
We eat only local produce.
ما فقط محصولات محلی را میخوریم
Speech
/ˈspiːt͡ʃ/
سخنرانی
When the manager was making a speech, every single person was quiet.
Worth
/ˈwɜːrθ/
ارزش (داشتن)
The house was in such bad condition that it wasn’t worth repairing.
خانه در چنان شرایط بدی بود که ارزش تعمیر نداشت
ترتیب اجزا جمله در زبان انگلیسی
قید زمان + قید مکان + قید حالت + مفعول + فعل اصلی + قید تکرار + فعل کمکی + فاعل
البته ممکن است تمامی این اجزا در یک جمله نباشد.
نکات مهم در ترتیب اجزای جمله در گرامر زبان انگلیسی
1- اگر جمله فقط شامل افعال to be و صفت باشد در این صورت صفت به جای مفعول بعد از فعل قرار می گیرد. مثال:
He is happy.
The room was big.
2- اگر جمله سوالی باشد با یک فعل کمکی یا کلمه پرسشی مثل what/ who / when / …. شروع می شود . مثال:
What was he studying at collage?