1) flee sth/sb فرار از چیزی

  • English: People may flee sth/sb when danger appears.
  • فارسی: مردم وقتی خطر پدید می‌آید از چیزی/کس دیگری فرار می‌کنند.

2) refugeeپناهنده

  • English: A refugee seeks safety after displacement.
  • فارسی: یک پناهنده پس از آوارگی به دنبال امنیت می‌گردد.


4) asylum پناهگاه / پناهندگی

  • English: They applied for asylum to stay legally.
  • فارسی: آن‌ها درخواست پناهندگی کردند تا به‌طور قانونی بمانند.

5) ethnic قومی

  • English: Ethnic communities enrich host societies.
  • فارسی: جوامع قومی به غنای جوامع میزبان می‌افزایند.

6) minority اقلیت

  • English: The minority faces unique challenges abroad.
  • فارسی: اقلیت با چالش‌های منحصر به فردی در خارج مواجه است.

7) racial discriminationتبعیض نژادی

  • English: Racial discrimination harms social cohesion.
  • فارسی: تبعیض نژادی به همبستگی اجتماعی آسیب می‌زند.

8) prejudiceتعصب

  • English: Prejudice can cloud judgment about newcomers.
  • فارسی: تعصب می‌تواند قضاوت درباره تازه‌واردان را خراب کند.

9) nativeبومی

  • English: Native language often shapes cultural identity.
  • فارسی: زبان مادری اغلب هویت فرهنگی را شکل می‌دهد.

10) shockشوک

  • English: The sudden shock of migration changes routines.
  • فارسی: شوک ناگهانی مهاجرت روتین‌ها را تغییر می‌دهد.

11) hostility to/ towardsدشمنی

  • English: Hostility toward migrants hinders integration.
  • فارسی: دشمنی نسبت به مهاجران ادغام را مختل می‌کند.

12) faithایمان

  • English: Faith can provide community support during transition.
  • فارسی: ایمان می‌تواند در دوران انتقال حمایت اجتماعی فراهم کند.

13) stereotypeکلیشه‌

  • English: Stereotypes about refugees spread misinformation.
  • فارسی: کلیشه‌های درباره پناهندگان باعث انتشار اطلاعات نادرست می‌شوند.

14) integrationادغام

  • English: Integration requires equal access to education and work.
  • فارسی: ادغام به دسترسی برابر به آموزش و کار نیاز دارد.

15) live in peace زندگی در صلح

  • English: Many wish to live in peace with their neighbors.
  • فارسی: بسیاری آرزوی زندگی در صلح با همسایگان دارند.

16) nostalgiaنوستالژی

  • English: Nostalgia for home often accompanies migration.
  • فارسی: نوستالژی برای خانه غالباً همراه مهاجرت است.

17) originمبدا منشا

  • English: People trace their origin through family stories.
  • فارسی: مردم مبدأ خود را از طریق داستان‌های خانوادگی دنبال می‌کنند.

18) desire تمایل

  • English: Desires for safety and opportunity drive migration.
  • فارسی: آرزوهای ایمنی و فرصت‌ها مهاجرت را برمی‌انگیزند.


کاری از پریان علی عسگری

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی