در ابتدا بهتر از به کلماتی که بهترین کالوکیشن ها را با number , amount میسازند اشاره کنیم
tiny number/ amount
تعداد کم / مقدار کم
In the vote on Iraq a decade ago, only a tiny number of people took part in the election
در رای گیری درباره عراق یک دهه پیش، تنها تعداد کمی از مردم در انتخابات شرکت کردند
significant number/ amount
مقدار یا تعداد قابل توجه
A significant number of employees return to work on a job-share basis after maternity leave
تعداد قابل توجهی از کارمندان پس از مرخصی زایمان به صورت اشتراکی به کار باز می گردند
surprising number/ amount
مقدار و تعداد تعجب برانگیز
A surprising number of smokers are in danger of different cancers
تعداد شگفت انگیزی از سیگاری ها در خطر ابتلا به سرطان های مختلف هستند
considerable number/ amount
مقدار یا تعداد قابل توجه
There has been a considerable amount of work done on problems
کارهای قابل توجهی روی مشکلات انجام شده است
substantial number/ amount
تعداد یا مقدار قابل توجهی
In fact he had a substantial number of proposals, but relatively few were implemented. ‘
در واقع او تعداد قابل توجهی پیشنهاد داشت، اما تعداد نسبتا کمی اجرا شد.
enormous number/ amount
عدد یا مقدار بزرگ
There was an enormous amount of skepticism, and the budget added to that skepticism.
شک و تردید بسیار زیادی وجود داشت و بودجه نیز بر این شک و تردید افزوده شد.
odd number
عدد فرد
even number
عدد زوج
If you end up with an odd number, round it up to the nearest even number.
اگر به عدد فرد رسیدید، آن را تا نزدیکترین عدد زوج گرد کنید.
a decline/ drop in the number of
افت یا ریزش در تعداد
More striking is the decline in the number of pages faxed.
چشمگیرتر کاهش تعداد صفحات فکس شده است.
an increase /rise in the number of
افزایش در تعداد
There has been an increasing number of people affected by the pandemic
تعداد افراد مبتلا به این بیماری همه گیر افزایش یافته است
come to total of
هزینه کل چیزی
After adding up the costs of the ingredients and labor, the total cost of the dish came to a total of $25
پس از جمع کردن هزینه های مواد اولیه و کار، هزینه کل ظرف به ۲۵ دلار رسید.
birth rate rises/falls
فزایش یا کاهش نرخ تولد
During 1897 the death-rate for the whole province rose to sixty-nine per thousand
در طول سال 1897 میزان مرگ و میر در کل استان به شصت و نه در هزار افزایش یافت
a unit of currency /measurement
واحد پول یا واحد اندازه گیری
The pound sterling is the unit of currency in the UK
پوند استرلینگ واحد پول در انگلستان است.
widespread به معنی متداول و شایع میبباشد که با بعضی از کلمات collocation های زیبایی میسازد مثل :
widespread damage
آسیب گسترده
widespread poverty
فقر گسترده
widespread support
پشتیبانی گسترده
widespread interest
علاقه گسترده
There is widespread public interest in the election.
علاقه عمومی گسترده ای به انتخابات وجود دارد.
rare به معنای کمیاب نیز با چیز های طبیعی در دنیا collocation های خوبی مسازد از قبیل
rare disease
بیماری نادر
I’d been diagnosed with a rare lung disease and given two years to live.
تشخیص داده شده بود که به یک بیماری نادر ریوی مبتلا شده ام و دو سال دیگر زنده مانده بودم.
rare bird
پرنده کمیاب
The little diner is a rare bird in a city full of expensive restaurants.
غذاخوری کوچک پرنده کمیاب در شهری پر از رستوران های گران قیمت است.
اگر تکرار موضوعی برای شما آزار دهنده است میتوانید از ساختار زیر استفاده کنید
keep + verb+ ing
مثال ها
keep asking
مداما پرسیدن
I’m not sure if I’ll get the answer I’m looking for, but I will keep asking until I do.
مطمئن نیستم که به جوابی که به دنبالش هستم می رسم یا نه، اما تا زمانی که به آن پاسخ ندهم به سوال ادامه خواهم داد.
keep interrupting
مداما قطع کردن
She tried to explain what had happened but he kept interrupting her.
سعی کرد آنچه اتفاق افتاده را توضیح دهد اما دیگری مدام حرف او را قطع می کرد.
keep hitting
مداما ضربه
We kept hitting the ball at them
ما مدام به آنها ضربه میزدیم
constant و continual نیز برای اتفاقاتی که تکرار میشوند در ساخت collocation استفاده میشود
مثال
constant / continual interruption
قطع کردن مداوم
The continual interruptions by the student were annoying the teacher.
وقفه های مداوم دانش آموز معلم را آزار می داد.
constant / continual planning
برنامه ریزی مستمر
this continual planning and not sticking to it is so nerve wracking
این برنامه ریزی مستمر و عدم پایبندی به آن بسیار اعصاب خردکن است
برای توضیح یک دیاگرام معمولا به collocation های زیر نیاز پیدا خواهیم کردیم
چنانچه افزایش یا کاهش در میزان زیاد باشد بدین صورت بیان میکنیم
rise sharply/steeply یا fall sharply/steeply
همچنین افزایش یا کاهش چشمیگر را به شیوه زیر نیز میتوان گفت
dramatic rise / fall
افزایش یا کاهش چشمگیر
There has been a dramatic rise in reported crime.
جرایم گزارش شده افزایش چشمگیری داشته است.
rise steady/gradually
افزایش تدرجی
Entry qualifications have risen steadily over the same period.
صلاحیت های ورودی به طور پیوسته در مدت مشابه افزایش یافته است.
remain constant/ stable
ثابت باقی ماندن
The temperature in this room remains constant.
دما در این اتاق ثابت می ماند.
کاری از: پریان علی عسگری
آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی