An old lady went shopping last Tuesday. She came to a bank and saw a car near it.

یک پیرزن سه شنبه گذشته به خرید رفت. او به یک بانک آمد و ماشینی را در نزدیکی آن دید.

A man got out of it and went in to the bank.

مردی از آن خارج شد و به بانک رفت.

She looked into the car. The keys were in the lock.

او به داخل ماشین نگاه کرد. کلیدها در قفل بود.

 

The old lady took the keys and followed the man into the bank.

پیرزن کلیدها را گرفت و به دنبال مرد وارد بانک شد.

 

The man took a gun out of his pocket and shouted at the clerk, ‘give me all the money’

مرد اسلحه ای را از جیبش درآورد و بر سر کارمند فریاد زد: «همه پول را به من بده».

 

But the old lady didn’t see this.

اما پیرزن این را ندید.

 

She went to the man put the keys in his hand and said, you are silly, never put the keys in the lock someone might steal it.

به طرف مرد رفت و کلیدها را در دست او گذاشت و گفت: تو احمقی، هرگز کلیدها را در قفل نگذار کسی ممکن است آن را بدزدد.

 

The young man was shocked. He took the keys and drove away quickly, without any money.

مرد جوان شوکه شد. کلیدها را گرفت و بدون هیچ پولی سریع از آنجا دور شد.

 

کلمات مهم

 

Silly   احمق   /ˈsɪli/

Our uncle was always doing silly things to make us laugh when we were children.

وقتی ما بچه بودیم عمویمان همیشه کارهای احمقانه ای برای خنداندن ما انجام میداد

 

Pocket   جیب   /ˈpɑːkət/

he shoved the papers into his pocket

کاغذها را توی جیبش چپاند.

 

Gun   اسلحه   /ɡʌn/

 he had a book in one hand and a gun in the other

در یک دست کتاب داشت و در دست دیگر یک اسلحه.

 

نکته گرامری:

 

someone might steal it

به جمله بالا دقت کنید

همانطور که میبینید در این جا از کلمه might به معنی ممکن است استفاده شده به جای این کلمه میتوان از may نیز استفاده کرد. این یک فعل modal  میباشد و فعلی که بعد از آن استفاده میشود کاملا ساده یا به صورت base form  است.