way of moving
Stroll:ز پیادهروی آرام
: I enjoy a leisurely stroll through the park every evening to unwind after a busy day.
: من هر روز عصر از پیادهروی آرام در پارک لذت میبرم تا بعد از یک روز شلوغ استراحت کنم.
Wander around/about:گشتن در جایی
: On weekends, I love to wander around the city, discovering new cafes and shops.
: در آخر هفتهها، از گشتن در شهر و کشف کافهها و فروشگاههای جدید لذت میبرم.
Hike: پیاده روی طولانی در طبیعت
: We decided to hike up the mountain last Saturday, enjoying the breathtaking views from the summit.
: ما تصمیم گرفتیم روز شنبه گذشته به کوهپیمایی برویم و از مناظری که از قله دیدیم لذت ببریم.
Stumble over/on something: برخورد با چیزی
: During our hike, I stumbled over a tree root and almost fell, but I managed to catch myself.
: در طول کوهپیماییمان، به ریشه یک درخت برخورد کردم و تقریباً افتادم، اما موفق شدم خودم را نگهدارم.
March: راهپیمایی / قدم برداشتن
Every Saturday, we march through the neighborhood as part of our local fitness group
: هر شنبه، ما به عنوان بخشی از گروه تناسب اندام محلیمان در محله راه میرویم
Charge: به سمتی دویدن
: I had to charge up the hill during our training because the steep incline was challenging.
: مجبور شدم در حین تمرین به سمت بالا بدوم، چون مسیر تند و شیبدار چالشبرانگیز بود.
Rush: با عجله کاری انجام دادن کاری
: I often rush through my workouts, but I’ve learned that taking my time is more beneficial for my body.
: من اغلب تمریناتم را با عجله انجام میدهم، اما یاد گرفتهام که آرام بودن برای بدنم مفیدتر است.
Chase: دنبال کردن
: The dog loves to chase after the frisbee at the park, bounding effortlessly across the grass.
: سگ عاشق این است که در پارک به دنبال دیسک پرنده بگردد و به راحتی بر روی چمن بجهد.
Workout: تمرین ورزشی
: I started a new workout routine to improve my strength and endurance.
: من یک برنامه جدید برای تمرین شروع کردم تا قدرت و استقامتم را بهبود ببخشم.
physical exercise
Agile:چابک
: The gymnast was incredibly agile, performing flips and spins with grace and ease.
: ژیمناسیک کار بسیار چابک بود و با آسانی چرخش و حرکات اکروباتیک انجام میداد.
Stiff:حس گرفتگی و درد
: After a long run, my legs felt stiff, reminding me to stretch properly afterward.
: بعد از یک دویدن طولانی، پاهایم احساس خشکی کردند که به من یادآوری کرد که بعد از آن باید خوب کشش کنم.
Devise: برنامه ورزشی
: I need to devise a new training plan to reach my fitness goals effectively.
: به یک برنامه جدید تمرینی نیاز دارم تا به طور مؤثر به اهداف تناسب اندامم برسم.
Warm up: گرم کردن
: It’s essential to warm up before exercising to prevent injuries and prepare your muscles.
: گرمکردن قبل از ورزش برای جلوگیری از آسیب و آمادهسازی عضلات ضروری است.
Bend: خم شدن
: I always make sure to bend my knees when lifting weights to avoid straining my back.
: من همیشه مطمئن میشوم که هنگام بلند کردن وزنهها زانوهایم را خم کنم تا از کشیدگی کمرم جلوگیری کنم.
Demanding: دشوار
: The yoga class was demanding, pushing my flexibility and strength to new limits.
: کلاس یوگا بسیار سخت بود و انعطافپذیری و قدرت من را به چالش کشید.
Constant:ثابت
: Maintaining a constant workout schedule is key to achieving long-term fitness results.
: حفظ یک برنامه تمرینی ثابت کلید دستیابی به نتایج طولانی مدت تناسب اندام است.
Motivated: با انگیزه
: I stay motivated by setting small goals and tracking my progress regularly.
: من با تعیین اهداف کوچک و ردیابی پیشرفتم به طور منظم، همیشه انگیزه دارم.
Vital:حیاتی
: Staying active is vital for both physical health and mental well-being.
: فعال ماندن برای هر دو جنبه سلامت جسمی و سلامت ذهنی حیاتی است.
note: you can ad en to a few nouns ad adjectives to form verbs
توجه داشته باشید: شما می توانید به چند اسم صفت اضافه کنید تا افعال تشکیل دهید