our paths cross

در مسیر یکدیگر قرار گرفتن

It was a pleasure meeting you – I hope our paths cross again.

از دیدن شما بسیار خوشحال شدم امیدوارم مجدد در سر راه هم قرار بگیریم


stuck in a rut

دچار روزمرگی شدن

I need to change jobs- after 15 years here I feel I’m (stuck) in a rut.

من باید شغلم را عوض کنم بهد از 15 سال کار کردن دچار روزرگی شدم (هیچ هیجانی در زندگی خود ندارم)

 


driving me around the bend

عصبانی شدن کردن

My mother’s been driving me around the bend with the decision she makes for me 
 مادرم با تصمیاتی که برای من میگیرد همیشه مرا عصبی میکند

middle-of-the-road

میانه رو و بی طرف

 Both were too sensitive about the middle-of-the-road, liberal , humanitarian public.

هر دو نسبت به مردم میانه راه، لیبرال و انسان دوستانه بیش از حد حساس بودند.

 


on the right/wrong track

درست یا اشتباه فکر کردن

if you think my son was involved, you are on the wrong track.

اگر فکر میکنی که پسر من هم در انجام این کار سهیم بوده سخت در اشتباهی


at a crossroad

بین چند گزینه گیرکردن

I’m at a crossroad I need you to help me to get over it

من بین چند گزینه گیر کردم امیدوارم کمکم کنی که از پسش بر بیایم

 


dead end

بن بست

don’t drive into that street , it’s a dead-end.

داخل آن خیابان نرو آنجا بن بست است


put sth/sb on the map

کسی یا چیزی را معروف کردن

The story has put our little town on the map.

این داستان باعث معروفیت شهر کوچک ما شد


hit the road

به جاده زدن

I’d love to stay longer but I must be hitting the road

دوست داشتم بیشتر اینجا میبودم ولی حیف که باید بریم


road rage

خشم در رانندگی

In February , he was dismissed from a truck driver’s job for road rage.

در ماه فوریه، او به دلیل خشم جاده ای از شغل راننده کامیون اخراج شد.


right up your street

دقیقا همونی که میخوای

I have a little job for you which is right up your street .
من یک شغلی برای شما در نظر دارم دقیقا همانی که میخواهی

off the beaten track

جای بکر
The farmhouse we stayed in was completely off the beaten track .
خانه مزرعه ای که ما در آن اقامت داشتیم کاملاًبکر بود

کاری از : پریان علی عسگری

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی