Away from somewhere دور از جایی
I like to go to the mountains, away from the city noise.
من دوست دارم به کوهها بروم، دور از سر و صدای شهر
Freedom آزادی
Everyone deserves the freedom to express their thoughts.
هر کسی حق دارد آزادی بیان افکارش را داشته باشد.
On my/your, etc. own به تنهایی
I prefer to study on my own to focus better.
من ترجیح میدهم به تنهایی درس بخوانم تا بهتر تمرکز کنم.
Accommodation اقامتگاه
Finding affordable accommodation in the city can be challenging.
(پیدا کردن اقامتگاه مقرون به صرفه در شهر میتواند چالشبرانگیز باشد.
Campus محوطه دانشگاه
The campus is beautiful during the spring when the flowers bloom.
محوطه دانشگاه در بهار که گلها شکوفا میشوند زیباست.
Tend to do sth تمایل به انجام کاری
tend to procrastinate when I have a lot of assignments.
من تمایل دارم وقتی کارهای زیادی دارم، کارها را به تعویق بیندازم.
Rent اجاره
I need to pay my rent by the end of the month.
من باید اجارهام را تا پایان ماه پرداخت کنم.
Importance اهمیت
The importance of education cannot be overstated.
اهمیت آموزش را نمیتوان نادیده گرفت.
Manage مدیریت کردن
It can be difficult to manage time effectively while studying.
مدیریت زمان به طور مؤثر در حین تحصیل میتواند دشوار باشد.
Fee هزینه
The university charges a fee for late registration.
دانشگاه هزینهای برای ثبتنام دیرهنگام دریافت میکند.
Loan وام
I took out a student loan to help pay for my education.
من یک وام دانشجویی گرفتم تا به پرداخت هزینه تحصیلاتم کمک کنم.
Payment پرداخت
The payment for the course is due next week.
پرداخت هزینه دوره هفته آینده فرصت دارد.
For this/that reason به این/آن دلیل
I chose this university for this reason: it has a great reputation.
من این دانشگاه را به این دلیل انتخاب کردم: شهرت خوبی دارد.
Part-time job کار پارهوقت
I work a part-time job to support my studies.
من یک کار پارهوقت انجام میدهم تا از تحصیلاتم حمایت کنم.
At university در دانشگاه
I made many friends at university who share my interests.
من در دانشگاه دوستان زیادی پیدا کردم که علایق مشابهی دارند.
Assignment تکلیف
I have a challenging assignment due next week.
(من یک تکلیف چالشبرانگیز دارم که هفته آینده فرصت دارد.)
On time به موقع
It’s important to submit your work on time.
مهم است که کارتان را به موقع تحویل دهید.
Revision مرور
I need to do some revision before the exams start.
من قبل از شروع امتحانات نیاز به مرور دارم.