در اینجا به انواع معاتی take میپزدازیم

take

برداشتن بی اجازه

someone has taken my coat

یکی کتم را بی اجازه برداشته است

 

take

برای خوردن یا نوشیدن دارو

she has to take 2 tablets every day

او باید هر روز 2 قرص بخورد

take

قبول کردن

I took his advice and bought a larger tent

من به توصیه او عمل کردم و یک چادر بزرگتر خریدم

 

take

طول کشیدن

It takes me an hour to go to work

یک ساعت طول می کشد تا سر کار بروم

 

 

take

سوار شدن

 

my brother takes the train to work

برادرم با قطار به سر کار می رود

 

take

گرفتن معمولا با عکس

we took lots of photos on holiday

ما در تعطیلات عکس های زیادی گرفتیم

 

 

take

پوشیدن یک سایز

 

What size do you take ?

چه سایزی میپوشید

 

 

کاری از: پریان علی عسگری

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی