sleep through

خواب بودن و چیزی نشنیدن

I’m sorry I’m late. I’m afraid I slept through my alarm.

ببخشید دیر اومدم زنگ رو نشنیدم


flick/flip through

خواندن یا نگاه کردن و ورق زدن صفحات

I usually flick/flip through a magazine before buying it

من معمولا قبل از خرید یک مجله آن  را ورق می زنم


look through

خواندن سریع و بی دقت چیزی

go through

چیزی را با دقت خواندن

I’ll look through the report tonight and then we can go through it properly tomorrow.

من امشب گزارش را مرور می کنم و فردا می توانیم به درستی آن را بررسی کنیم.


see through

درک باطن و ماهیت کسی

He is so charming that few people see through him and realize that he is just a conman.

او آنقدر جذاب است که کمتر کسی به ذات او پی می برد و متوجه می شود که او فقط یک کلاهبردار است.


send back

پس فرستادن

I had to send back the T-shirt because it didn’t fit me.

مجبور شدم تی شرت را پس بفرستم چون به من نمی خورد.


take back

پس دادن

Please take those books back to the library

لطفا آن کتاب ها را به کتابخانه پس دهید


call/phone/email back

پاسخ زنگ پیام و ایمیل کسی را دادن 

I’m waiting for him to call me back

من منتظرم او مجدد پاسخ پیام مرا بدهد 


answer back

پاسخ کسی را بی ادبانه دادن

Never answer your mommy back

هیچ وقت جواب مادرت رو نده 

 

A work by: Paryan Ali Asgari 

Mohammadreza Tavasoli English Language Academy