bite the bullet

قورباغه قورت دادن/ به ترس غلبه کردن

I hate going to the dentist, but I’ll just have to bite the bullet.

من از دندانپزشک میترسم ولی چاره ای نیست


jump the guns

تصمیم یک دفعه ای و بی فکرانه

They’ve only just met- isn’t it jumping the gun to be talking about marriage already?

آنها تازه با هم آشنا شدند به نظر شما تصمیم بیفکرانه ای نیست که درباره ازدواج صحبت میکنند


stick to your guns

سر حرف خود ماندن

Despite harsh criticism, she’s sticking to her guns on this issue .

علیرغم انتقادهای شدید، او در این موضوع به حرف خود پایبند است


look daggers at someone

چشم غره رفتن

He looked daggers at me when I told him he was lazy

وقتی به گفتم که او تنبل است او به من چشم غره رفت


put the knife in

عمدا به کسی آسیب زدن

The reviewers in the magazines that I read really put the knife in.

نقدی که من در مجله خوندم واقعا قصد آسیب زدن داشت


twist the knife

نمک روی زخم پاشیدن

Just to twist the knife a little, he told me he’d seen  my old girlfriend with her new man

برای این که روی زخم من نمک بپاشد ائ گفت که دوست دختر قبلی مرا با فردی دیگر دید


call the shots

دستور دادن

You’re the boss here – you get to call the shots .

تو این جا رئیسی تو باید دستور بدهی


hold fire

توقف در گرفتن یک تصمیم

The president urged his party to hold fire on the issue a few days longer.

رئیس جمهور از حزب خود خواست تا چند روز دیگر به این موضوع رسیدگی کنند.


his own worst enemy

در حق خود بدی کردن

Carrie is her own worst enemy – she’s always arguing with people.

کری با بحث کردن با دیگران به خود آسیب میزند


fighting a losing battle

تلاش بیهوده

I try to control what my children watch on TV, but I think I’m fighting a losing battle.

من سعی میکنم آنچه که فرزندانم نگاه میکنند را کنترل کنم ولی قطعا یک تلاش بیهوده ست


burn your bridges

پل های پشت سر خود را خراب کردن

I think you’ve already burnt your bridges with insulting your boss

فکر کنم تو همین الانم با توهین به مدیرت پل های پشت سرت را خراب کردی


when it comes to the crunch

در سختی ها

know when it comes to the crunch, he’ll support me and be there for me.

میدانم اگر سختی اتفاق بیافتد او مرا حمایت خواهد کرد

 


up in the arms

بسیار عصبی شدن

They’re up in arms about the new management structure .
آنها در مورد ساختار مدیریتی جدید بسیار عصبی هستند

a chick in his armor

نقطه ضعف برای آسیب زدن به کسی

A single chick in our armor at the negotiating table means we could lose out badly .

یک نقطه ضعف در میز مذاکره به این معنی است که ما می توانیم بد شکست بخوریم.

 

 

 

 

 

 

 

 

کاری از: پریان علی عسگری

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی