Get together (with)

دور هم جمع شدن

I like to get together with my friend and talk about our old memories.

دوست دارم با دوستم دور هم جمع شویم و از خاطرات قدیمی خود صحبت کنیم.

 


Get on (with)

تفاهم داشتن و ادامه دادن

It’s nice to get on with your colleague

خوب است که با همکارتان کنار بیایید


Get behind (with)

عقب ماندن در چیزی

I got behind with my project because I spent a lot of time on internet

من از پروژه ام عقب افتادم زیرا زمان زیادی را در اینترنت سپری کردم

 


Get away with

قسر در رفتن

He got away with his crime. He is so lucky


Get by

گذران کردن

He gets by with a low salary paid by government.

او با حقوق کمی که از سوی دولت پرداخت میشود زندگی خود را می گذراند..


Get at

رسیدن به یا دست یافتن

Don’t leave the glass where he can get at it

لیوان را جایی نگذارید که او بتواند به آن برسد


Get around

مانعی را برداشتن

Oh, don’t worry. We’ll get around/round this problem somehow.

اوه، نگران نباش. ما این مشکل را به نحوی حل خواهیم کرد.

 

 

کاری از: پریان علی عسگری 

آکادمی زبان انگلیسی محمدرضا توسلی