ورود / ثبت نام
referendum
The government decided to hold a referendum on the new law.
دولت تصمیم گرفت یک همه‌پرسی درباره قانون جدید برگزار کند.
concerning
There are many questions concerning the new policy.
سوالات زیادی درباره سیاست جدید وجود دارد.
debate مناظره
The candidates had a long debate on education.
نامزدها یک مناظره طولانی درباره آموزش داشتند.
divide شکاف
The issue continues to divide the community.
این موضوع همچنان جامعه را دچار شکاف می‌کند.
conflict درگیری
The conflict between the two groups was resolved.
درگیری بین دو گروه حل شد.
closely با دقت
The scientist monitored the experiment closely.
دانشمند آزمایش را با دقت دنبال کرد.
contest
She decided to contest the election for mayor.
او تصمیم گرفت در انتخابات شهرداری رقابت کند.
majority
The majority of voters supported the new law.
اکثریت رای‌دهندگان از قانون جدید حمایت کردند.
turnout
The voter turnout was higher than expected.
حضور رای‌دهندگان بیشتر از حد انتظار بود.
electorate
The electorate is ready to choose a new leader.
رای‌دهندگان آماده‌اند تا یک رهبر جدید انتخاب کنند.
will
The people expressed their will through voting.
مردم اراده خود را از طریق رای‌گیری نشان دادند.
negotiate
The two countries will negotiate a peace treaty.
دو کشور برای یک معاهده صلح مذاکره خواهند کرد.
coalition
The parties formed a coalition government.
احزاب یک دولت ائتلافی تشکیل دادند.
multiple
She has multiple responsibilities at work.
او مسئولیت‌های متعددی در محل کار دارد.
coaptate
The surgeon had to coaptate the nerve carefully.
جراح باید عصب را با دقت به هم وصل می‌کرد.
dominance
The dominance of the company in the market is clear.
سلطه شرکت در بازار واضح است.
core
Freedom of speech is at the core of democracy.
آزادی بیان در هسته دموکراسی قرار دارد.
philosophy
His philosophy focuses on equality and justice.
فلسفه او بر برابری و عدالت متمرکز است.
govern
The mayor will govern the city for four years.
شهردار برای چهار سال شهر را اداره خواهد کرد.
advocate
She advocates for human rights in her country.
او از حقوق بشر در کشورش حمایت می‌کند.
consensus
The committee reached a consensus on the new plan.
کمیته به توافق درباره طرح جدید رسید.
compromise
Both sides had to compromise to reach an agreement.
هر دو طرف مجبور شدند برای رسیدن به توافق کوتاه بیایند.